عشق دوست داشتنی
قلبم بی تابانه بهانه ی کسی را میکند که بار سفر بسته و رفته است.
رفته و چقدر زود از یاد برده که
نگاهی بی صبرانه منتظر نگاه های اوست
که چقدر آغوشی تشنه ی بغل های اوست
و این قلب دیوانه ی من باید رنج بکشد و
صبوری کند.
تا از یاد ببرد صاحبش را.
تا عشقی که سراسر وجودش را به لرزه می انداخت را فراموش کند.
و فراموش کند که روزی کسی بود
که برایش زندگی بود..
نگاهت که می کنم
چیزی مرا از " نداشـتـن " ها جدا می کند
با تـــو که می خـندم
قفل های این روزها باز می شوند
در تـــو كه می میرم
جاودانگی ، ترانه ی مرغان خوشخوان روزگارم می شود
چه خوش اتفاقی ست
بــا تـــو بــودن
عاشقانه که صدایم می کنی
نامم دل انگیــزترین آوای دنیــا را به خود می گیرد
...
موهایم را همچون امواج خروشان دریا
در نسیم نفسهایت آرام آرام رها می کنم
و لذت با تو بودن را
همچون تماشای غروبی دل انگیز
تا مرز جنون احساس می کنم
و تو با من همراه می شوی
لحظه به لحظه با من اوج خواهی گرفت در آسمان عشق
و به انتهای خوشبختی خواهیم رسید
آنجایی که حتی کبوتران برای رسیدن به آن سر باز می زنند
انگشتانم صورتت را لمس می کند
نگاهم را در نگاهت غرق می کنم
و آغوش تو برایم بهشت می شود
بهشتی از جنس گلهای رز قرمز آتشین
که با هیچ کجای دنیا عوض نمی کنم
..
تمام غصه ها دقیقا" از همان جایی آغاز می شوند
که ترازو بر می داری
می افتی به جان دوست داشتنت !
اندازه می گیری
حساب و کتاب می کنی
مقایسه می کنی
...
كاري كن كه دنيا و تمام جهان را فراموش كنم
من را در آتش ِ عشقت بسوزان
بگذار قشنگترين جملات را برايت بخوانم
اگر تمام دنيا و جهان را بگردم
امکان ندارد عشقي همچون عشق تـــو پيدا کنم
هر چه قدر به تـــو بگويم دوستت دارم باز هم براي تو کم است
در سایه ی یک نگـــاه
گاهی می توان دمی آسود
در جاری یک صـــدا
گاهی می توان غرق بودن شد
در حجم بودن عـشــق
گاهی می توان هیچ شد
در اوج یک آسمان مـهـــر
گاهی می توان از هزاران قله گذشت
می توان در هجوم تمام هستها نیست شد
و در برابر تمام نبودنها به یک بـــودن بالید
...
مگذار که عشق ، به عادت دوست داشتن تبدیل شود
مگذار که حتی آب دادن گل های باغچه ، به عادت آب دادن گل های باغچه بدل شود
عشق ، عادت به دوست داشتن و سخت دوست داشتن دیگری نیست
پیوسته نو کردن ِ خواستنی ست که خود پیوسته ، خواهان نو شدن است و دگرگون شدن
تازگی ، ذات عشق است و طراوت ، بافت عشق
چگونه میشود تازگی و طراوت را از عشق گرفت و عشق همچنان عشق بماند؟
عشق ، تن به فراموشی نمی سپارد ، مگر یک بار برای همیشه
جام بلور ، تنها یک بار می شکند
می توان شکسته اش را ، تكه هایش را ، نگه داشت
اما شکسته های جام ،آن تکه های تیز برنده ، دیگر جام نیست
احتیاط باید کرد
همه چیز کهنه میشود و اگر کمی کوتاهی کنیم ، عشق نیز
بهانه ها ، جای حس عاشقانه را خوب می گیرند
http://falshbaner.persiangig.com/image/nazar/31.gif
نظرات شما عزیزان:
خیلی قشنگ بووودن عکسات
مرسی
برچسبها: